دلم واست تنگ شده باز
دست خودم نیست به خدا
دلم هوایی شده و
رفته حرم واسه دعا
اشکای من روون شدن
وقتی دیگه ندیدمت
منتظرت مونده بودم
با صد امید به دیدنت
همدم من تو اون روزا
یه دفتر نقاشی بود
خیال حیرونم بود و
یه عالمه عاشقی بود
عیبی نداره عشق من
عوض شدی هیچ غمی نیست
من موندمو یه دنیا درد
تنهام گذاشتی حرفی نیست
فقط اینو بدون که من
باور ندارم دوریتو
برگرد و از اول بگو
دوست ندارم و برو
الیکا یحیایی
این و وقتی 13 سالم بود نوشتم!
عشق چیست؟ دلتپیدن بهر یار؟
اما نه لحظه ای به این شعر گوش دار
عشق خداییست که در پرده عشق
کرده است جان های مارا بی قرار!
الیکا یحیایی
برو دیگر خیالی نیست
اگر تنهای تنها شم
اگر رفیق غم ها شم
اگر مثال لیلا شم
برو دیگر خیالی نیست
برو راه را ببین باز است
کوله بارت را نگا بستست
برای رفتن آمادست
برو این را بدان اکنون
که پایت رفت ز در بیرون
فراموشش کنی هرچه
برایت می سرودم را
برو دیگر نشو خیره
به خاطرات این خانه
الیکا یحیایی
افسوس به این دلم بیاد
که این همه تو رو می خواد
که این همه دلیل می گم
بازم از م دلیل می خواد
نفهمیدم چجوری شد؟
یکهویی بود نگاه تو
سفید موندش برگه ی من
شدم غرق خیال تو
یکدفعه گفت برگه بالا!
من هاج و واج مونده بودم
گیج و منگ و گنگ و خموش
برگه رو من داده بودم
برگه ی من پر از خیال
پر از عشق و وهم و سوال
پر از دلیل عاشقی
تو راه عشق دلدادگی
مجوز عاشق شدن
برای من صادر نشد
کارت ورود به قلب یار
به قلب من داده نشد
دلم دیگه دلیل نخواه
دیگه ازم سوال نکن
دیگه از اون خبر نخواه
با حس من بازی نکن!
الیکا یحیایی
باز هم دروازه قلبم گشوده شد
بدان آنکه خود بدانم
بار دیگر دلم رسوای عشقی تازه شد
کبوتری بر دنیای وجودم پا نهاد
پرپر زد دلم را بی تاب کرد
نتوانستم جلو دارش باشم
دلم همراهش به سوی یار پر زد
دل او هم بی تاب شد
بستم دروازه ی قلبم را
کبوتر را از آن راندم
دلم دیگر رسوای عشقی دیگر نشد!
و بعد از آن،
همان گونه بی کبوتر ماندم
الیکا یحیایی
.: Weblog Themes By Pichak :.